نظریة انتقادی فرانکفورت و نقد فرهنگ جدید

نویسندگان

  • لیلا گل یار دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه غرب
چکیده مقاله:

موضوع فرهنگ همواره مورد توجه متفکران زیادی بوده و گروهی از این افراد را متوجه نقد اوضاع جامعه کرده است. "صنعت فرهنگ­سازی" اصطلاحی است که از سوی تعدادی از اعضاء مؤسّسة پژوهش اجتماعی فرانکفورت، در خصوص نقد فرهنگ سرمایه­داری آن زمان، وضع شد. این مؤسسه در سال 1923، به­طور رسمی آغاز به کار کرد و از برجسته­ترین اعضای آن می­توان هورکهایمر(M. Horkheimer) (1895 -1973)، آدورنو (T. W. Adorno) (1903 - 1969) و مارکوزه (H . Marcuse) (1898 -1979) را نام برد. آن­ها معتقد بودند که نظام حاکم به کمک ابزارهایی مانند رسانه، موسیقی، ورزش یا طالع‌بینی که از مهم­ترین ارکان "صنعت فرهنگ­سازی" هستند، سعی دارد تا مردم را به توده­هایی منفعل در برابر سیاست­های حاکم تبدیل کند، به­گونه­ای که امکان هرگونه تفکر انتقادی در جامعه سلب شود. از طرف دیگر نظام سرمایه­داری به کمک "صنعت فرهنگ­سازی"، سعی دارد تا محصولات فرهنگی و هنری را در حد یک کالا تنزل دهد تا صرفاً برای توزیع و کسب سرمایه تولید شوند. این صنعت به کمک تبلیغات قوی و گسترده، مردم را وادار به خرید محصولاتی می‌کند که شاید هیچ نیازی به آن نداشته باشند و نتیجه این کار سرازیر شدن سرمایه به سمت صاحبان آن است. این متفکران علاوه بر مقولة فرهنگ، به موضوعاتی چون "نظام سرمایه‌داری"، "خرد ابزاری" و "فلسفة تحصّلی" نیز نگاه منتقدانه داشتند و در این خصوص نظریه­پردازی کرده­اند. البته انتقادات مهمی به این افراد وارد است که به نوع عملکرد آنان بازمی­گردد. نظریة انتقادی مستلزم کنش انقلابی است، درحالی که هیچ­یک از این افراد، به جز مارکوزه، نه تنها در هیچ جنبش سیاسی شرکت نکردند، بلکه حمایتی نیز از آن به عمل نیاوردند. انتقاد دیگر این است که مکتب فرانکفورت با اندیشة بازنگری در اصول مارکسیسم و برطرف کردن اشتباهات آن شکل گرفت که این امر مستلزم توجهی دقیق به مدارک تاریخی و اقتصادی مربوط به ساختار صور عمدة جامعه است؛ اما این متفکران هیچ­گونه اقدام جدّی در این زمینه به عمل نیاوردند.

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

حوزه فرانکفورت و نقد فرهنگ جدید ( آدورنو ، هورکهایمر)

موضوع فرهنگ همواره مورد توجه متفکران زیادی بوده و گروهی از این افراد را متوجه نقد اوضاع جامعه کرده است. "صنعت فرهنگ سازی" اصطلاحی است که از سوی تعدادی از اعضاء موسّسه پژوهش اجتماعی فرانکفورت، در خصوص نقد فرهنگ سرمایه داری آن زمان، وضع شد. این موسسه در سال 1923، به طور رسمی آغاز به کار کرد و از برجسته ترین اعضای آن می توان هورکهایمر ، آدورنو و مارکوزه را نام برد. آن ها معتقد بودند که نظام حاکم به...

15 صفحه اول

نقد نظریة اقتصاد اسلامی صدر از دیدگاه واقع‌گرایی انتقادی

تحمل بار مفاهیم اقتصاد اسلامی صدر از نظر روش‌شناختی ارزیابی کنیم. بدین منظور ابتدا امکان‌پذیری این کار را بررسی، و نظریة اقتصاد اسلامی صدر را به اجمال معرفی خواهیم کرد. آن‌گاه بر اساس واقع‌گرایی انتقادی، نظریه‌های «توزیع پیش از تولید»، «توزیع پس از تولید» و «عدالت اجتماعی» صدر را از نظر روش‌شناختی نقد و بررسی خواهیم کرد. در این نقد به‌ویژه از مفاهیم ابتنا، علیت رو به پایین، قصدمندی انسان، ساختا...

متن کامل

منطق درونی نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت و معرفت‌شناسی رهایی‌بخش

 مکتب فرانکفورت از بزرگان دریافته که بنا بوده عصر جدید(روشنگری)، عصری همراه با آزادی و قدرت اراده انسانی و رهایی بخشی از سنت‌های اعصار گذشته  باشد. عصری همراه با جرأت پرسیدن و دانستن. تفاوت میان این وعده و وضعیت عصر جدید که به ورطه خطرات بزر...

متن کامل

نقد نظریة اقتصاد اسلامی صدر از دیدگاه واقع گرایی انتقادی

تحمل بار مفاهیم اقتصاد اسلامی صدر از نظر روش شناختی ارزیابی کنیم. بدین منظور ابتدا امکان پذیری این کار را بررسی، و نظریة اقتصاد اسلامی صدر را به اجمال معرفی خواهیم کرد. آن گاه بر اساس واقع گرایی انتقادی، نظریه های «توزیع پیش از تولید»، «توزیع پس از تولید» و «عدالت اجتماعی» صدر را از نظر روش شناختی نقد و بررسی خواهیم کرد. در این نقد به ویژه از مفاهیم ابتنا، علیت رو به پایین، قصدمندی انسان، ساختا...

متن کامل

نقد نئولیبرالیسم از منظر مکتب فرانکفورت

جهان امروز خصوصاً از نظر حکمرانی اقتصادی قویاً تحت نفوذ اندیشه نئولیبرالیسم قرار دارد و پدیده جهانی شدن هم اساساً با تکیه بر همین مبنای فکری شکل گرفته است. این پدیده از زوایای مختلفی قابل نقد و ارزیابی است. یکی از عمیق‌ترین نقدها بر نئولیبرالیسم را می‌توان از طریق مکتب فرانکفورت ارائه دارد. در این راستا، سؤال اصلی مقاله این است که از منظر مکتب فرانکفورت چه مسائلی را می‌توان برای سرمایه‌داری نئولیب...

متن کامل

تحلیل غزلیات حافظ براساس نظریه زیبایی شناسی انتقادی (مکتب فرانکفورت)

شمس‌الدین محمد حافظ‌شیرازی ازجمله معدود شاعران ایرانی است‌که با فراتربردن خود به‌مثابة حلقه‌ای از حلقه‌های جبر اجتماعیِ قرن هشتم ﻫ.ق.، بر فراز جریان‌ها‌‌ی اجتماعی زمان ایستاد. حافظ با خروج از نظم به‌بندکشانندة قرن هشت‌ به نقد ساختار اجتماعی در حوزة ساختار شعر پرداخته است. نخست، نظریة زیبایی‌شناسی انتقادی را که یکی از دستاوردهای مکتب فرانکفورت آلمان در قرن بیستم م. است مختصر و کوتاه معرفی کرده‌ای...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


عنوان ژورنال

دوره 3  شماره 214

صفحات  135- 148

تاریخ انتشار 2010-02-20

با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023